زن ایرونی زن ایرونی بعد از طلاق مامان و بابا من و برادرم با مادرم بودیم خواهرم هم رفت خونه شوهرش مادرم خاستگار زیاد داشت چون سنش کم بود با اینکه داماد هم داشت روحیم خیلی حساس شده بود پدرم هر وقت زنگ میزد فقط حال برادرم رو میپرسید و اصلا سراغی از من نمیگرفت ادامه مطلب ... |
||
|